ملت ترک در طول تاریخ پر از غرور و افتخارش بشکلی بی نظیر امپراطوریهای قدرتمندی بوجود آورده و بدون تردید در اینراه از دین مبین اسلام نیرو گرفته است . مهمترین نتیجه قبول دین اسلام از طرف ترکها مطمئنا اینست که اسلام در مدتی کوتاه به دینی جهانی تبدیل شده است .

مهمترین دلیل نزدیکی ترکها به دین اسلام "اعتقاد به وحدانیت خالق " در آنست . یکتاپرستی و اعتقاد به وحدانیت خالق قبل از ظهور دین مبین اسلام در میان ترکهای قدیم نیز مطرح بوده است . منگو خاقان روزی اربابان دین را گرد هم آورده و چنین میگوید :"ما به خداوند یکتا ، به زندگی در سایه الطاف او و مرگ بفرمان او اعتقاد داریم."

اعتقاد به وحدانیت خالق در میان ترکهای قدیم با اعتقاد به کوک تانگری(خداوند آسمان) عنوان میشده است .شباهت مابین مبانی و اعتقادات دین اسلام و اعتقادات دینی ترکهای قدیم تنها به این نکته محدود نمیباشد . نیاکانمان قبل از ظهور دین اسلام به آخرت ، معاد و سرنوشت اعتقاد داشته و قربانی ذبح میکردند . در میان ترکهای قدیم زنا و همجنس بازی کاملا ممنوع بوده و دزدی مجازاتی سنگین در پی میآورد .ترکها که با درک اعتقادات و احکام دین بین اسلام روزبروز بیشتر بسوی آن جلب میشدند، در مقابل احداث مسجد و مدرسه ای توسط امویان در خراسان هیچ عکس العمل منفی نشان ندادند . این روند نزدیکی و  با مبارزه دوشادوش اعراب مسلمان و ترکها بر علیه چینی ها انسجام بیشتری پیدا کرد . در خلال جنگ "تالاس " که موجبات آشنائی ترکها و اعراب را فراهم ساخت ، سوارهای ترک به اعراب که دیگر تاب مقاومت در مقابل چینی ها را از دست داده بودند ، کمک کردند . "کارلوک بیگ" که میدان جنگ را از دور نظاره مینمود ،فرمان داد تا سوارهای ترک بشکلی غافلگیرکننده وارد کارزار شده و چینی ها را غافلگیر نمایند . چینی ها در این جنگ کاملا مات و مبهوت مانده و شکست را قبول نمودند . بعد از این جنگ اسلام برای همیشه در ماوراالنهر باقیمانده و ترکها نیز برای مدتی مدید از حملات چینی ها در امان ماندند .

اعراب مسلمان نیز بعد از ورود به این سرزمین توانستند با اخلاق عالی و شایسته،مدیریت موفق ،و مهارت جنگی آنها آشنا شوند. با پایان جنگ تالاس ترکها فوج فوج بدین اسلام گرویده و بدینترتیب این اندیشه که اسلام بدینی جهانی تبدیل خواهد شد روز بروز بیشتر مطرح میگشت . بدینترتیب میتوان جنگ تالاس که موجبات آشنائی اعراب مسلمان  ترکها را فراهم ساخت را بعنوان نقطه عطف مهمی در تاریخ قبول کرد .به تحقیق میتوان گفت که ترکها دین اسلام را براحتی و با خواسته خود قبول کرده و در اینراه هیچگونه فشاری را متحمل نگردیده و بدینترتیب صفحه جدیدی را در تاریخ خود باز کردند .ترکها بعد از قبول دین اسلام در راه گسترش کلام خداوندی ، بسط عدالت الهی وخوش بینی منسوبین و پیروان بیش از 30 نژاد و دین را تحت حاکمیت و حفاظت خود قرار داده و حمایت از آنها را وظیفه خود قرار دادند . نباید فراموش نمود که ترکها هیچگاه در خاکهائی که کنترلش را در اختیار میگرفتند ،نظامی  استثمار طلبانه در پیش نمیگرفتند .

علی الخصوص مردمان کشورهای مسلمان همواره حقوق متساوی با ترکها داشتند .اعراب بخاطر خدماتی که ترکها در راه بسط و گسترش دین اسلام انجام داده اند ، علاقه خاصی به آنها داشته و از اینرو به ترکها لقب " قوم نجیب " را داده بودند .

در قرن چهارم اعرابی که تحت حاکمیت ترکها زندگی میکردند، در مقابل هرگونه تهدید داخلی و خارجی در امنیت بوده و زندگی کاملا مرفه ای میگذراندند .این محیط آراو ،مطمئن و صلح آمیز صدها سال بهمین منال ادامه پیدا کرد .ترکها در طول این مدت مدید خدمات شایان تقدیری انجام داده و از بلدهای مقدس بخوبی پاسداری نموده و با اعراب زیر سقفی واحد براحتی زندگی کردند .

با همه این احوال در قرن نوزدهم  با تحریک کشورهای استثمارگر غربی که چشم طمع  به منابع طبیعی منطقه دوخته بودند ، اعراب و ترکها کم کم از همدیگر فاصله گرفتند . کشورهای غربی علی الخصوص بعد از جنگ جهانی دوم ممالک عربی را با دیگر کشورهای منطقه دشمن نمودند. وقتی مسائل امروز منطقه ای را مورد بررسی قرار دهیم خواهیم دید که در کنه آنها تحریک اعراب توسط کشورهی غربی جای میگیرد .

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: