Azərbaycan-Traxtor
به زبان سرخم خنديدي - انقلابه سبزت را به نظاره نشستم - در مرگ درياچه ام سکوت مکن - تا به وداع خليجت نخندم

بالاخره بعد از مدتی علت درس نخوندن دانشجویان کشف شد

) در سال 52 جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب 313 روز باقی میماند

2) حداقل 50 روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرمای هوا مطالعه ی برای یک فرد نرمال مشکل است 263 روز باقی میماند

3) در هر روز 8 ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا 122 روز میشود بنابراین 141 روز باقی میماند

4) اما سلامتی جسم و روح روزانه 1ساعت تفریح را می طلبد که جمعا 15 روز میشود پس 126 روز باقی میماند

5) طبیعتا 2 ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل 30 روز میشود پس 96 روز باقی میماند

6) 1 ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفنی لازم است.
چرا که انسان موجودی اجتماعیست این خود 15 روز است.پس 81 روز باقی میماند

7) روزهای امتحان 35 روز از سال را به خود اختصاص میدهند پس 46 روز باقی میماند

8) تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست کم 30 روز در سال هستند پس 16 روز باقی میماند

9) در سال شما 10 روز را به بازی میگذرانید پس 6روز باقی میماند

10) در سال حداقل 3 روز به بیماری طی میشود پس 3 روز باقی میماند

11) سینما رفتن و سایر امور شخصی هم 2 روز را در بر میگیرد پس 1 روز باقی میماند

12) 1 روز باقی مانده همان روز تولد شماست چگونه میتوان در آن روز درس خواند؟



نتیجه اخلاقی: یک دانشجوی نرمال نمی تواند درس بخواند

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: چهار شنبه 21 ارديبهشت 1390برچسب:,
  • سرعت اینترنت رایگان کره، ۵۰۰ برابر اینترنت پولی ایران


    سال ۷۳ اوّلین وب سایت ایرانی داخل ایران راه‌اندازی می شود و یک سال بعد مجلس شورای اسلامی با تصویب تأسیس شرکت امور ارتباطات دیتا تحت نظر شرکت مخابرات ایران مسؤلیت توسعه خدمات دیتا در سطح کشور را به طور انحصاری در اختیار آن شرکت قرار می‌دهد. و به این ترتیب اینترنت در ایران رسمیت پیدا می کند.

     

    به گزارش پایگاه خبری فناوری اطلاعات برسام و به نقل از آفتاب نیوز، با گذشت ۱۷ سال از پیدایش اینترنت در ایران، امروزه این فناوری به‌عنوان ابزاری کارآمد و مهم در زندگی شهروندان شناخته می‌شود، به طوری که با توجه به جامعه جوان ایران و استقبال آنها از سرویس های این فناوری ، بیش از ۳۵ میلیون کاربر اینترنت در ایران از خدمات آن استفاده می کنند.

    اهمیت خدمات ارتباطات و IT در توسعه و پیشرفت ملت ها به حدی است که دولت ها و ارائه‌دهندگان اینترنت درتلاشند تا اینترنت را با بیشترین سرعت، بالاترین کیفیت، بهترین خدمات پشتیبانی و کمترین قیمت به کاربران خود ارائه دهند تا راه توسعه را بر رقبای خود در بازار پهنای باند تنگ کنند.

    این درحالی است که تازه ترین بررسی های سایت اسپید تست (Speedtest.net) نشان می‌دهد که ایران در زمینه بهره‌مندی از سرعت اینترنت در دنیا، در جایگاه ۱۷۵ قرار دارد.

    این بررسی ها نشان می دهد، سرعت متوسط اینترنت در کره‌جنوبی ۱۴/۶ مگابیت برثانیه می باشد که این کشور را به‌عنوان کشوری که بالاترین سرعت اینترنت را به کاربران عادی عرضه می‌کند، معرفی کرده است. کره‌جنوبی سریع‌ترین اینترنت خود را با قیمت ۲۸/۵۰ دلار در ماه ارائه می‌کند در شرایطی که برپایه گزارش اداره ملی آمار در این کشور، متوسط درآمد کره‌جنوبی برای یک خانواده کارگر با حداقل تحصیلات ۲۷هزار و ۳۸۴ دلار است.

    اما در ایران شرایط به طور کلی متفاوت تر از هر کشور دیگری است تا جایی که سرعت متوسط اینترنت در ایران ۶۱ صدم مگابیت بر ثانیه است ، و از این لحاظ جایگاه ۱۷۶ در میان ۱۸۵ کشور جهان از آن ماست . و شاید نکته جالب توجه نیز این باشد که افغانستان، با دارا بودن رتبه ۱۴۵ و میانگین سرعت ۱/۲۸ مگابیت بر ثانیه از ایران بالاتر است.

    همچنین کاربران اینترنت در ایران برای خطوط مثلا پرسرعت ۱۲۸کیلوبیت بر ثانیه چیزی حدود ۱۵هزار تومان می‌پردازند که معادل تقریبی ۱۵دلار می‌شود در حالی که قیمت اینترنت ۴مگابیت بر ثانیه در همسایگی ایران چیزی حدود ۲۵دلار در سال است.

    مقایسه بین سرعت و قیمت اینترنت در کره جنوبی و ایران نشان می دهد که سرعت اینترنت رایگان کره جنوبی حدود ۵٠٠ برابر اینترنت پولی در ایران است. در حالی که قیمت اینترنت ۱۲۸ کیلو بیت در ثانیه ای ایران بین ۱۰ تا ۲۰ هزار تومان در ماه هزینه دارد قیمت اینترنت ۲۲۴ مگابیت برثانیه ای کشورهای چون مالزی تنها حدود ۱۵۰۰ تومان در ماه تعیین شده است. قیمت یک سرویس۲۵۶ در ایران تقریبا ۲ برابر امارات، ۳ برابر مصر و ۱۲ برابر ترکیه است! در قیمت های خرده فروشی، هزینه پهنای باند در ایران تا بیش از ۵۰ برابر قیمت جهانی می‌رسد و این یعنی فاجعه ای بزرگ در عصر فناوری اطلاعات.

    اما در روزهای اخیر خبرهایی در خصوص گران شدن قیمت اینترنتت در ایران شنیده شد که از افزایش ۳ تا ۱۴ برابری قیمت اینترنت در ایران حکایت دارد. به طوری که شرکت‌های مخابرات استانی هزینه سرویس‌دهی به شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات اینترنت پرسرعت موسوم به ‌ای‌دی‌اس‌ال را بین ۳ تا ۱۴ برابر افزایش داده اند.

    به نظر می سد این افزایش ناگهانی قیمت باعث حذف شرکت‌های بخش خصوصی از دایره ارائه خدمات اینترنت شود . زیرا افزایش ۱۴ برابری یعنی اعمال تعرفه‌های جدیدی براساس هزینه تمام شده و در نهایت افزایش هزینه برای مشترکان اینترنت ؟!

    ارائه اینترنت پرسرعت در برخی کشورها می‌تواند نسبت به خدمات مشابه در سایر کشورها با قیمت بالاتری ارائه شود که در این مورد باید به سطح زندگی، میزان تورم و متوسط درآمد خانواده‌ها در آن کشور توجه کرد؛ به‌طوری که یک خانواده متوسط در کشوری با تورم ثابت به‌دلیل درآمد سالانه قابل توجه، قادر به پرداخت هزینه بالای ۳۰ دلار در ماه برای دریافت اینترنت بالای ۳مگابیت برثانیه باشد.

    حال اگر هزینه اینترنت در کشور ما نسبت به میزان درآمد سرانه اشخاص ، بالا رود موجب جلوگیری از گسترش این سرویس در ایران و بالطبع باعث می شود در رابطه با میزان دسترسی به اینترنت ، رتبه مناسبی در جهان نداشته باشیم. و همه این عوامل دست به دست می دهند تا امکان اجرای طرح‌های دورکاری، پیاده‌سازی‌ طرح دولت الکترونیک و ارائه خدمات اینترنتی به شهروندان میسر نشود.

    به هر حال خوش بینانه‌ترین اظهارات مقامات اجرایی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات حکایت از افزایش پهنای باند اینترنت کشور از ۱۲۸ کیلوبیت فعلی به ۵۱۲ کیلو بیت بر ثانیه در سال پایانی برنامه پنجم توسعه یعنی سال ۱۳۹۴ و کاهش قیمت آن را داشت که با این وجود سال ۹۴ هم سالی است که احتمالا در آن ایران رتبه آخر جهانی را در زمینه سرعت اینترنت با بالاترین قیمت و با فاصله بسیار از آن خود خواهد کرد !

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: چهار شنبه 21 ارديبهشت 1390برچسب:,
  • اینترنت یک گیگابیتی برای همه مردم کره جنوبی در سال ۲۰۱۲

    کره جنوبی، از لحاظ سرعت دسترسی کاربران به اینترنت، مقام نخست را دارد، اما ظاهرا این رتبه، به تنهایی، دولت این کشور را راضی نمی‌کند.

    به گزارش پایگاه خبری فناوری اطلاعات برسام و به نقل از یک پزشک، تا انتهای سال ۲۰۱۲، کره جنوبی قصد دارد که همه خانه‌ها را مجهز به اینترنت یک گیگابیتی کند. چنین سرعتی ۲۰۰ بار از سرعت متوسط دسترسی به اینترنت، در آمریکا بیشتر است.

    در طرح آزمایشی، پیش از اجرای سراسری، پنج هزار خانه در پنج شهر کره، به چنین اینترنتی متصل شده‌اند. هر مشتری برای دسترسی به اینترنت بایستی مبلغی کمتر از ۲۷ دلار پرداخت کند.

    مهندس جوان ۲۸ ساله‌ای که یکی از مجریان این طرح جاه‌طلبانه است، می‌گوید که کره‌ای‌ها باید برای تلویزیون سه‌بعدی اینترنتی، پروتکل‌های تلویزیون‌ها اینترنتی، چندرسانه‌ای‌های با کیفیت بالا و گیم و ویدئو کنفرانس و رایانش ابری آماده شوند.

    بعضی از اسباب و ابزار اجرای این طرح، هنوز در مرحله آزمایشی هستند، اما مجریان این طرح پروایی از این بابت، به دل راه نمی‌دهند چرا که آنها باور دارند که اینترنت گیگابیتی برای آینده ضروری است. مطابق همین طرح سرعت اینترنت وایرلس هم ۱۰ برابر خواهد شد.

    البته در کره جنوبی، اعتیاد به اینترنت یه مسئله اجتماعی نگران‌کننده است، طوری که اردوگاه‌های ترک اعتیاد اینترنتی برای نوجوان‌ها و جوان‌ها دایر شده است! سال پیش یک زوج کره‌ای بعد از مرگ دختر سه‌ماه‌شان دستگیر شدند، علت دستگیری آنها این بود که آنها از فرط علاقه به یک بازی اینترنتی، از فرزند خود غفلت کرده بودند، طوری که او از گرسنگی تلف شده بود!

    گرچه اینترنت گیگابیتی ایده‌ای متعلق به کره‌ای‌ها نیست، اما برای اولین بار است که کشوری قصد همگانی کردن آن را دارد. پیش از این ژاپن و هنگ کنگ هم طرح‌هایی برای اینترمت گیگابیتی داشته‌اند و گوگل هم یک طرح مشابه را در نظر دارد.

    برای عملی کردن طرح اینترنت گیگابیتی، خطوط فیبر نوری موجود در کره، نیازی به تغییر و تحول ندارند، اما زیرساخت‌هایی هم مثلا در قسمت خطوط DSL و خطوط تلفنی با سرعت بالا، باید ارتقا پیدا کنند.

    کره جنوبی، زمانی از کره شمالی هم فقیرتر بود، اما حالا ۱۳‌امین قدرت اقتصادی دنیاست. تحولات اقتصادی در زمینه خودروسازی، فلزات، کشتی‌سازی و ساختمان‌سازی، اسباب این بزرگی را فراهم آورد.

    اما بعد از مدتی، با افزایش هزینه نیروی کار، رقابت در عرصه جهانی برای صنایع کره جنوبی، دشوار شده است و اینجاست که «صنابع مبتنی بر دانش»، ابزاری برای حفظ موقعیت ممتاز این کشور هستند.

    شهروندان کره‌ای هم‌اینک ۳۸ دلار برای دسترسی به اینترنت ۱۰۰ مگابیتی پرداخت می‌کنند، در حالی که آمریکایی‌ها برای دسترسی به اینترنتی با همین سرعت، مبلغ ۴۶ دلار می‌پردازند. البته ISPهایی هم هستند که هم‌اینک هم به مشتریان اینترنت یک گیگابیتی می‌دهند، اما هزینه چنین سرعت دسترسی‌ای در حال حاضر ۷۰ دلار در ماه است.

    اینترنت یک گیگابیتی، فقط یکی از چند برنامه مبتنی بر اینترنتی که دولت کره جنوبی قصد دارد، ظرف چند سال آینده، اجرا کند. هزینه این برنامه‌ها بالغ بر ۲۴٫۶ میلیارد دلار خواهد بود. البته بیشتر هزینه این برنامه‌ها را شرکت‌های خصوصی، پرداخت می‌کنند.

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: چهار شنبه 21 ارديبهشت 1390برچسب:,
  • نسخه جدید شیخ و مریدانش

    مریدی ترسان نزد شیخ برفت و عرض بکرد : یا شیخ خوابی دیدم بس عجیب ،
    خواب دیدم گدای سر چهار راه از من کمک قبول نکردی و بگفت که تو تحریمی.
    شیخ فرمود : کمی دیر خواب دیدی. گامبیا و امبیا و سنگال نیز ایران تحریم بکرده اند.
    حیرانم ازاین عجایب تودرتو***دگران را برق بگیرد مارا جرقه ی پتو!
    و مریدان همی گریستند.

    --------------------------------------------

    مریدی “تگری زنان” نزد شیخ برفت و گفت یا شیخ حالم دریاب که بغایت رسید.
    شیخ فرمود : مریدا تو را چه شده ؟
    عرض کرد : مرادا ! چشمانم ز حدقه درآمده ، خون در کله ام جمع بشده ، جهان در پیش چشمانم تیره گشته و شاخی بر سرم سبز شده.
    شیخ فرمود : چیزی نیست ، یحتمل بعد از اخبار BBC ، اخبار بیست و سی بدیده ای.
    و مریدان نعره ها و فغان ها زدند.

    --------------------------------------------

    شیخ را پرسیدند : از برای چه ساکتی ؟
    فرمود : سکوتم از رضایت نیست ، دلم اهل شکایت نیست.
    و مریدان از هوش برفتندی.

    --------------------------------------------

    روزی شیخ به گشت و گذار در نت همی پرداخت و لکن سرعت اینترنت ایران به سرعت الاغ پیر لنگ لوکی می مانست
    که کُره ای در شکم دارد و باری بر کول !
    پس هیچ سایتی نبود مگر آن که تا لود شدنش شیخ چهار رکعت نماز همی گذاردی.
    نوبت به لغت نامه دهخدا برسید . شیخ به انگشت تدبیر اینتر بزد و …
    بالا آمد آن صفحه ی نحس شوم *** دق دهنده ی مردم مرز و بوم
    پس شگفتی مریدان را درگرفت. شیخ را پرسیدند : یا شیخ این لغت نامه ای بود. این دیگر چرا ؟
    شیخ بگریست …
    لغتنامه مملو زلغات کهن و نو***چه ربطی داشت به سیاست و پو.ر.نو
    که چنینش کردند پیلتر و مسدود *** گناه دهخدای ادیب دیگر چه بود ؟
    و مریدان آنقدر بگریستند و نعره کشیدند تا تسمه موتورشان بسوخت.

    --------------------------------------------

    مریدی بر سر زنان نزد شیخ برفت رقعه ای به شیخ داد و عرض کرد یا شیخ قبض گازتان آمد.
    فغان و ناله از مریدان برخاست.
    شیخ گریان فرمود : کاش قبض روح می شدیم و قبض گاز نمی شدیم ، حال آن کلنگ بده ببینم.
    مرید عرض کرد : یا شیخ این کلنگ نیست قبض است.
    فرمود : هرچه که هست خانه مان را ویران بکرده.
    پس نیک در قبض نگریست که صفرهایش از قبض برون زده بود.
    فرمود : به گمانم هیزم نیز گران گشته. بگردید و تپاله جمع کنید که گر آن هم گران شود بی گمان بیچاره ایم.
    خوشا تپاله و وفور بی مثالش *** نه به این گاز و بهای بی زوالش
    و مریدان خون بگریستند .

    --------------------------------------------
    شیخ را پرسیدند : اینترنت ایران به چه ماند ؟
    فرمود : به زنبور بی عسل.
    عرض کردند : یا شیخ ، اینکه قافیه نداشت.
    فرمود : واقعیت که داشت .
    و مریدان رم کردندی و به صحرا برفتندی.

     

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: چهار شنبه 21 ارديبهشت 1390برچسب:,
  • Banana airlines بلیط پرواز

    گروه اینترنتی پرشین
استار | www.Persian-Star.org


    کارتی را که می بینید، طرح جدیدی است که برای بلیط های هواپیما در نظر گرفته شده است. این بلیط هوشمند حاوی اطلاعات کامل پرواز شما به صورت آنلاین میباشد که در صورت تغییر در اطلاعات مانند تاخیر یا کنسل شدن پرواز، به صورت خودکار توسط گیرنده های این کارت اطلاعات را به شما نشان خواهد داد. اما این کارت توانمندی های دیگری نیز دارد!

    نوار کناری این کارت، به صورت یک نوار قابل جداسازی میباشد که به اندازه مچ دست شما طراحی شده است. در دو سوی این نوار دو دکمه مغناطیسی وجود دارد که در صورت اتصال با یکدیگر، به عنوان باتری (یکی قطب مثبت و دیگری منفی) فعال شده و روی این نوار اطلاعات دیجیتالی نشان داده خواهد شد. این اطلاعات شامل ساعت، تاریخ و مشخصات پرواز شما می باشد که در طول سفر برای شما مفید خواهند بود.
     

    گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: جمعه 16 ارديبهشت 1390برچسب:Banana airlines بلیط پرواز,
  • اندرز سقراط حکیم

    روزی سقراط ، حکیم معروف یونانی، مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثراست. علت ناراحتیش را پرسید ،پاسخ داد:"در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم.سلام کردم جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذ شت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم."
    سقراط گفت:"چرا رنجیدی؟" مرد با تعجب گفت :"خب معلوم است، چنین رفتاری ناراحت کننده است."
    سقراط پرسید:"اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد وبیماری به خود می پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟"
    مرد گفت:"مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم.آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود."
    سقراط پرسید:"به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟"
    مرد جواب داد:"احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم."
    سقراط گفت:"همه ی این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی،آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟ و آیا کسی که رفتارش نادرست است،روانش بیمار نیست؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد،هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟ بیماری فکر و روان نامش "غفلت" است و باید به جای دلخوری و رنجش ،نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است،دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند.
    پس از دست هیچکس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسی بدی می کند، در آن لحظه بیمار است.

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: جمعه 16 ارديبهشت 1390برچسب:,
  • تفاوت زن ودوست دختر

    زن مثل تلويزيونه
    دوست دختر مثل موبايل
    تو خونه تلويزيون تماشا ميكني
    وقتي ميري بيرون موبايلتو ميبري
    وقتي پول نداشته باشي تلويزيون خونه ات رو ميفروشي وقتي پول بدست مياري گوشي موبايل رو عوض ميكني
    بعضي وقتها از تلويزيون لذت ميبري اما بيشتر اوقات با موبايل بازي ميكني
    تلويزيون براي تمام عمرت مجانيه
    اما اگه قبض موبايل رو پرداخت نكني ارائه خدمات متوقف ميشه
    تلويزيون بزرگ و گنده است و معمولا كهنه
    اما موبايل خوشگل و باريك و خوشدسته و هميشه ميشه همه جا با خودت ببريش
    معمولا هزينه استفاده از تلويزيون منطقي و قابل قبوله
    اما هزينه استفاده از موبايل زياده و هميشه هم بدهكاري
    تلويزيون كنترل از راه دور داره اما موبايل نداره
    و مهمترين نكته اينكه موبايل وسيله ارتباطي دوطرفه است صحبت كردن و گوش دادن
    اما فقط بايد به تلويزيون گوش بدي (چه بخواهي چه نخواهي)
    و آخرين نكته اينكه تلويزيون ويروس نداره اما موبايل .....داره

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: پنج شنبه 15 ارديبهشت 1390برچسب:تفاوت زن ودوست دختر,
  • آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است؟

    آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است ؟
    از کودکی شروع میکنیم :



    در کودکی:
    پسرها هر وقت شیطنت میکردند یک سیلی محکم صورتشان را نوازش میکرد
    دخترها هر وقت شیطنت میکردند یک ضربه فانتزی به ماتحتشان میخورد.
    خودتان قضاوت کنید : کدام ضربه درد بیشتری دارد؟


    روزهای جمعه که مدرسه ها تعطیل بود :
    پسرها برای خرید نان مجبور به بیگاری در صف نان بودند
    دخترها کنار عروسک هایشان لالا میکردند


    هنگامی که کارنامه ها را به دست والدین محترم میدادند :
    پسرها شدیداً بخاطر نمرات پایین سرکوفت می خوردند و البته گاهی هم ممنوع شدن از مشاهده کارتون
    دخترها هیچی نمیشدند . چون قرار بود در آینده ازدواج کنند و نان آور خانه هم نخواهند بود


    هنگامی که پدر خانواده شب به منزل می آمد :

    پسرها فرار میکردند و یه گوشه ای میخزیدند تا چغولی های مادر ، کار دستشان ندهد
    دخترها به بغل پدر میپریدند و چپ و راست قربون صدقه میشنویدند


    روز اول مهر ماه که مدرسه ها باز میشد :

    پسرهای عزیز کله هایشان را با نمره ۴ میزدند و مزین به لغت نامانوس کچل میشدند
    دخترها فقط به پسرها میگفتند : چطوری کچل ؟


    در ۱۸ سالگی :
    پسرها تمام اضطراب و دلهره شان این است که دانشگاه قبول شوند و سربازی نروند و ۲ سال از زندگیشان هدر نرود
    دخترها ورودشان به پادگان طبق قانون ممنوع است .


    در دانشگاه :

    پسرها همان روز اول عاشق میشوند و گند میزنند به امتحان ترم اولشان و مشروط میشوند
    دخترها فقط در بوفه مینشینند و به پسرهایی که زیر چشمی به آنها نگاه میکنند افاده میفروشند


    در هنگام نمره گرفتن :

    پسرها خودشان را جر میدهند تا ۹٫۵ آنها ۱۰ شود و باز هم استاد قبول نکرده و در آخر می افتند
    دخترها فقط پیش استاد میروند و یک لبخند میزنند و نمره ۴٫۵ آنها به ۱۷ تبدیل میشود.


    در کافی شاپ :

    پسرها حساب میکنند.
    دخترها میگویند : مرسی!


    در مخ زدن :

    پسرها باید دلقک بازی در بیاورند تا طرف تازه بفهمد که وجود دارند ، دو ساعت منت بکشند تا طرف تلفن را بگیرد ، هفته ها برنامه ریزی کنند تا طرف قرار بگذارد ، ساعت ها باید خالی ببندند تا طرف خوشش بیاید و هنگام بهم خوردن رابطه ماه ها و در مواردی دیده شده است که سالها در هوای دلگرفته پاییز پیپ بکشند و قهوه بنوشند و هی آه بکشند .
    دخترها فقط کافی است که یه لبخند بزنند و چشم ها را نازک کرده ، لبها را غنچه و سری به سمت موافق تکان دهند و هرگاه رابطه بهم خورد فقط میگویند فدای سرم.


    هنگام خواستگاری :

    پسرها باید خانه ، ماشین ، شغل مناسب ، مدرک دهن پر کن ، قد رشید ، هیکل خوش فرم ، خوشتیپ و هزارتا کوفت و زهر مار داشته باشند و پشت سر هم از موفقیت ها و اخلاق خوب و …. برای عروس خانم بگن و احتمالا انگشتری برای نشون کردن در دست سرکار علیه عروس خانم بکنند
    دخترها فقط کافی است بنشینند و لام تا کام حرف نزنند


    هنگام ازدواج :

    پسرها باید شیربها ، مهریه ، خرید عروسی ، جواهرات گوناگون ، جشن و سالن و … را از سر قبر پدرشون تهیه کنند
    دخترها فقط باید جهیزیه بدهند که احتمالا به دلیل شروع خرید جهزیه از اوان کودکی همش بنجل شده و آقای داماد باید با تحمل هزارتا منت آنها را قبول کرده ، دور ریخته و یه سری جدید بخرد


    هنگام زندگی عشقولانه دو نفره:

    پسرها باید بگویند : چشم ، و البته اگر هم نگویند دو قطره اشک کنار چشمان مژگان خانم ها آنها را وادار به چشم گفتن میکند
    دخترها هم باید دستور بدهند و دیگر هیچ.


    کار کردن :

    پسرها مثل سگ پا سوخته باید از صبح خروس خوان تا آخر شب کار کنند و همش تو فکر غرولند مدیر و قسط عقب افتاده بانک و قبض برق و آب باشند و در آخر نعششان را با بدبختی به خانه برسانند
    دختر ها فقط کافی است که کلید ماشین لباس شویی ، کلید ماشین ظرفشویی و کلید مایکرو فر را فشار دهند و در حالیکه ناخن هایشان را مانی کور میکنند با مادرشان در مورد رنگ موی دختر خاله جاری عمه خانم فرخ زمان خانم بحث و تحلیل علمی داشته باشند

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: پنج شنبه 15 ارديبهشت 1390برچسب:آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است؟,
  • من گاو هستم

    در يك مدرسه راهنمايي دخترانه در منطقه محروم شهر خدمت مي كردم و چند سالي بود كه مدير مدرسه شده بودم.
    قرار بود زنگ تفريح اول، پنج دقيقه ديگر نواخته شود و دانش آموزان به حياط مدرسه بروند.

    هنوز دفتر مدرسه خلوت بود و هياهوي دانش آموزان در حياط و گفت وگوي همكاران در دفتر مدرسه، به هم نياميخته بود.
    در همين هنگام، مردي با ظاهري آراسته و سر و وضعي مرتب در دفتر مدرسه حاضر شد و خطاب به من گفت:
    «با خانم... دبير كلاس دومي ها كار دارم و مي خواهم درباره درس و انضباط فرزندم از او سؤال هايي بكنم.»

    از او خواستم خودش را معرفي كند. گفت:
    «من 'گاو' هستم ! خانم دبير بنده را مي شناسند. بفرماييد گاو، ايشان متوجه مي شوند.»
    تعجب كردم و موضوع را با خانم دبير كه با نواخته شدن زنگ تفريح، وارد دفتر مدرسه شده بود، درميان گذاشتم.
    يكه خورد و گفت: «ممكن است اين آقا اختلال رفتار داشته باشد. يعني چه گاو؟ من كه چيزي نمي فهمم...»

    از او خواستم پيش پدر دانش آموز ياد شده برود و به وي گفتم:
    «اصلاً به نظر نمي رسد اختلالي در رفتار اين آقا وجود داشته باشد. حتي خيلي هم متشخص به نظر مي رسد.»
    خانم دبير با اكراه پذيرفت و نزد پدر دانش آموز كه در گوشه اي از دفتر نشسته بود، رفت.
     مرد آراسته، با احترام به خانم دبير ما سلام داد و خودش را معرفي كرد: «من گاو هستم!»
    - خواهش مي كنم، ولي...
    - شما بنده را به خوبي مي شناسيد.
    من گاو هستم، پدر گوساله؛ همان دختر۱۳ ساله اي كه شما ديروز در كلاس، او را به همين نام صدا زديد...
    دبير ما به لكنت افتاد و گفت: «آخه، مي دونيد...»

    - بله، ممكن است واقعاً فرزندم مشكلي داشته باشد و من هم در اين مورد به شما حق مي دهم.
    ولي بهتر بود مشكل انضباطي او را با من نيز در ميان مي گذاشتيد. قطعاً من هم مي توانستم اندكي به شما كمك كنم.
    خانم دبير و پدر دانش آموز مدتي با هم صحبت كردند.
    گفت و شنود آنها طولاني، ولي توأم با صميميت و ادب بود. آن پدر، در خاتمه كارتي را به خانم دبير ما داد
    و با خداحافظي از همه، مدرسه را ترك كرد.
    وقتي او رفت، كارت را با هم خوانديم.
    در كنار مشخصاتي همچون نشاني و تلفن، روي آن نوشته شده بود:
    «دكتر... عضو هيأت علمي دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه...»

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: پنج شنبه 15 ارديبهشت 1390برچسب:,
  • جشن ریش تراشی بخاطر مرگ بن لادن

    یک مرد آمریکایی که حدود 10 سال پیش با خود عهد کرده بود تا مرگ "اسامه بن لادن" ریش خود را نتراشد، روز گذشته دست به این کار زد.
    "گاری وادیل" یک شهروند 50 ساله آمریکایی که پس از 11 سپتامبر با خود عهد کرده بود تا زمان مرگ یا کشته شدن "اسامه بن لادن" رهبر شبکه تروریستی القاعده ریش خود را نتراشد بالاخره روز گذشته پس از حدود 10 سال ریش خود را تراشید.
    او در این باره گفت: پس از حوادث 11 سپتامبر حدس می زدم که "اسامه بن لادن" را طی چند هفته و یا حداکثر چند ماه بازداشت کنند اما متاسفانه حدود 10 سال طول کشید و در نهایت هم او را بازداشت نکردند بلکه کشته شد.


    وی در ادامه افزود: من هم مجبور شدم در این مدت ریش خود را نتراشم زیرا با خود عهد کرده بودم و این یک تصمیم شخصی بود. هدفم از این کار این بود که به محض بازداشت یا کشته شدن "بن لادن" با تراشیدن ریش خود، خوشحال شوم و خوشحالی خود را به دیگران نشان بدهم زیرا من او را "بدترین تروریست طول تاریخ" می دانم.
    "گاری وادیل" که به شغل معلمی مشغول است، همچنین گفت: من دقیقا مجبور شدم سه هزار و 454 روز ریش خود را نتراشم. طول ریشم حود 30 سانتی متر شده بود. از همین رو دوستان، نزدیکان و همسایگان که از وضعیت و تصمیم من با خبر بودند، به محض شنیدن خبر مرگ "بن لادن" به خانه ام آمده تا صحنه تراشیدن ریشم پس از این همه مدت را ببینند و جشن بگیرند. بسیاری از همکاران مدرسه و برخی از دانش آموزان نیز در این جشن شرکت کردند.

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: پنج شنبه 15 ارديبهشت 1390برچسب:بن لادن,مرگ بن لادن,تروريست,القاعده,,
  • جامي


    پدري با پسري گفت به قهر
    که تو آدم نشوي جان پدر

    حيف از آن عمر که اي بي سروپا
    در پي تربيتت کردم سر

    دل فرزند از اين حرف شکست
    بي خبر از پدرش کرد سفر

    رنج بسيار کشيد و پس از آن
    زندگي گشت به کامش چو شکر

    عاقبت شوکت والايي يافت
    حاکم شهر شد و صاحب زر

    چند روزي بگذشت و پس از آن
    امر فرمود به احضار پدر

    پدرش آمد از راه دراز
    نزد حاکم شد و بشناخت پسر

    پسر از غايت خودخواهي و کبر
    نظر افگند به سراپاي پدر

    گفت گفتي که تو آدم نشوي
    تو کنون حشمت و جاهم بنگر

    پير خنديد و سرش داد تکان
    گفت اين نکته برون شد از در

    «من نگفتم که تو حاکم نشوي
    گفتم آدم نشوي جان پدر»

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:شعر,نصيحت شاعرانه,شعر عاشقانه,عشق,
  • راست و دروغ

    کسی که سخنانش نه راست است و نه دروغ ، فيلسوف است.

    کسی که راست و دروغ برای او يکی است متملق و چاپلوس است.

    کسی که پول ميگيرد تا دروغ بگويد دلال است.

    کسی که دروغ می گويد تا پول بگيرد گداست.

    کسی که پول می گيرد تا راست و دروغ را تشخيص دهد قاضی است.

    کسی که پول می گيرد تا راست را دروغ و دروغ را راست جلوه دهد وکيل است.

    کسی که جز راست چيزی نمی گويد بچه است.

    کسی که به خودش هم دروغ می گويد متکبر و خود پسند است.

    کسی که دروغ خودش را باور می کند ابله است.

    کسی که سخنان دروغش شيرين است شاعر است.

    کسی که اصلا دروغ نمی گويد مرده است.

    کسی که دروغ می گويد و قسم هم می خورد بازاری است.

    کسی که دروغ می گويد و خودش هم نمی فهمد پر حرف است.

    کسی که مردم سخنان دروغ او را راست می پندارند سياستمدار است.

    کسی که مردم سخنان راست او را دروغ می پندارند و به او می خندند ديوانه است.

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:,
  • شوخی با هموطنای اصفهانی

    اصفهانیه تصادف کرده بود نشسته بود وسط خیابون میزد توی سرش که ماشینم! ماشینم داغون شد! خاک تو سرم شد. افسره رفت بهش گفت بدبخت انقدر حرص ماشینتُ زدی که نفهمیدی دست چپت از مچ قطع شده !
    اصفهانیه یه نیگاه کرد به دستش گفت: یا حضرت عباس ساعتم

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: پنج شنبه 1 ارديبهشت 1390برچسب:,
  • بزرگترین مبارزه پرتاب پای کاستارد

    نزدیک به ۷۰۰ دانشجو از دانشگاه دریک ( Drake University ) در دی موین ( DES MOINES ) ایالت آیووا ( Iowa ) با شرکت در برنامه پرتاب پای کاستارد (نوعی شیرینی) و پرتاب کردن بشقاب های این شیرینی به یکدیگر،توانستند رکورد بزرگترین مبارزه پرتاب پای کاستارد را از آن خود کنند

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: پنج شنبه 1 ارديبهشت 1390برچسب:,
  • چطور ستاره سینمای ایران شدم ؟

    نیکی کریمی

    نیکی متولد ۱۹ آبان ۱۳۵۰ در تهران با مدرک تحصیلی دیپلم است. او فعالیت هنری را بازی در تئاترهای مدرسه آغاز کرد و پس از پایان تحصیلات اولین بازی سینمایی خود را در ساخته ای از جمشید حیدری با عنوان وسوسه ارئه داد در حالی که فقط ۱۸ سال داشت. اما سال بعد بهروز افخمی از او برای فیلم عروس دعوت به عمل در آورد و بازی در این فیلم برگ برنده ای برای حضور جدی و مستمر در سینما. پیشنهادها یکی پس از دیگری از راه رسیدند و کریمی برای یک دهه تنها بازیگر سینمای ایران که حضورش ضامن فروش فیلم ها بود و در این میان علیرغم چند کار ضعیف مابقی آثارش جملگی آثار با ارزش از کارگردانهای معتبر بودند.

    مهناز افشار

    افشار که تا مقطع دیپلم در رشته تجربی تحصیل کرده است متولد ۱۳۵۶ می‌باشد و مدتها به خاطر شباهت و به خواننده و بازیگر پیش از انقلاب یعنی فایقه آتشین در بورس جنجالهای مطبوعات شایع پرداز قرار داشت.

    ثریا قاسمی

    ثریا قاسمی سال ۱۳۱۹ در تهران متولد شد. اوایل دهه ۱۳۴۰ با گویندگی رادیو کار حرفه ای خود را شروع کرد و سپس به تئاتر رو آورد. در همان سال ها به دوبله هم پرداخت و در سریال پرهوادار "بالاتر از خطر" صحبت کرد. در نمایش هایی مثل "آنتیگون" و "از پشت شیشه ها" (رکن الدین خسروی) و "آندورا" (حمید سمندریان) روی صحنه رفت.

    افسانه بایگان

    شروع فعالیت هنری بایگان با بازی در فیلم کوتاه بوق در سال ۱۳۵۱است. شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم گمشده (مهدی صباغزاده) در سال ۱۳۶۴ است. با بازی در مجموعه تلویزیونی سربداران (محمدعلی نجفی، ۱۳۶۳) ایفای نقش مقابل دوربین را تجربه کرد و پس از آن بلافاصله به سینما راه یافت. او در دهه شصت پرکارترین بازیگر زن سینما بود.

    رویا نونهالی

    متولد بیست و چهارم بهمن ۱۳۴۱ در تهران هست. لیسانس رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران گرفته است. شروع فعالیت او از سال ۱۳۶۲ با نمایش غم غریب غربت بود.

    پانته آ بهرام

    در عرصه تئاتر با کسب بیش از پنج جایزه از جشنواره های متفاوت تئاتر، یکی از بهترین‌ها بود. با بازی قدرتمندش در مجموعه تلویزیونی "مسافر" (سیروس مقدم، ۱۳۷۸) به شهرت رسید و بعد از آن فعالیت خود را در عرصه سینما متمرکز کرد. بازی او در فیلم "چهارشنبه سوری" یکی از بهترین‌های کارنامه سینمایی بهرام است.

    نیوشا ضیغمی

    دوره بازیگری کانون سینما گران جوان با سریال در چشم باد مسعود جعفری جوازانی در سال ۱۳۸۲ کار حرفه ای را آغاز کرد. یک سال بعد با بازی در فیلم تردست محمد علی سجادی و کار با این کارگردان با تجربه به او بازیگری را بیشتر آموخت تا این باعث شد که محمد علی سجادی نام او را در کنار بازیگرهای مورد علاقه اش قرار دهد. بعد از تجربه تردست محمدعلی سجادی او را برای بازی در فیلم شوریده در اواخر سال ۱۳۸۳ انتخاب کرد. نیوشا ضیغمی با بازی در فیلم شوریده گامی بزرگ در سینما برداشت و با حضور در جشنواره ۲۴ فیلم فجر باعث شد نامزد دریافت تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن شود و با هدیه تهرانی رقابت کند که خودش گوشه ایی از موفقیتش را بازی در فیلم شوریده و همکاری‌اش با محمدعلی سجادی می‌داند.

    لادن طباطبایی

    وی ابتدا با گرایش نمایش عروسکی به تحصیل پرداخت که حاصل آن چند تجربه عروسک گردانی، نمایشنامه نویسی عروسکی و کارگردانی دو نمایش (مهمانهای ناخوانده، به شیوه زنده) و (جوجه طلایی، عروسکی) بود. سپس با تغییر گرایش به رشته بازیگری فعالیت خود را در این زمینه متمرکز کرد. در بهمن ماه ۱۳۷۳ با ارایه پایان نامه نظری و عملی از دانشکده فارغ التحصیل شد. پایان نامه نظری وی تحت عنوان "بازیگر و اشیا" به بررسی ارتباط بازیگر و اشیا از دیر باز تاکنون می‌پردازد و ضمن نگاهی به دیدگاههای پیشینیان به نقش و حضور اشیا در حیطه نمایش و زندگی، کارکرد اشیا را در جریان نزدیکی به نقش بررسی می‌کند.

    باران کوثری

    با بازی در فیلمهای مادرش به سینما‌ آمد. و سرانجام در فیلم "زیر پوست شهر" بود که خوش درخشید. باران کوثری سال ۱۳۸۱ را با بازی در فیلمی غیر از ساخته مادرش آغاز کرد: "رقص در غبار". بازی او در "خوابگاه دختران" فراتر از حد تصور است. باران کوثری سرانجام یکی از درخشان‌ترین بازیهایش را ارائه کرد و موفق شد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره بیست و پنجم را بی چون و چرا از آن خود کند: "خون بازی".

    آناهیتا همتی

    با بازی در نقش کوتاهی در فیلم "هیوا" فعالیت سینمایی خود را آغاز کرد. بازی او در مجموعه تلویزیونی پر طرفدار "مسافر" شاید یکی از نقاط درخشان بازیگری او می‌باشد. در سال ۱۳۷۲ با نمایش تنبورنوازان (هادی مرزبان) بازی در تئاتر را آغاز کرد و در سال ۱۳۷۴ با بازی در مجموعه تلویزیونی دبیرستان خضراء (اکبر خواجویی) شناخته شد. او تا به امروز در مجموعه های بسیاری بازی کرده است. آناهیتا همتی بازی در سینما را در سال ۱۳۷۵ و با فیلم به نمایش درنیامده افسانه پوپک طلایی (خسرو شجاعی) آغاز کرد و اولین فیلمی که از او بر پرده سینماها به نمایش درآمد در سال ۱۳۷۸ و با نام عشق کافی نیست (مهدی صباغزاده) بود. آناهیتا همتی هیچگاه ندرخشید. هیچگاه آنطور که باید دیده نشد، اما حضور فعالش در تلویزیون و بازیهای روان و راحت او باعث شده تا همچنان پرکارترین بازیگر تلویزیونی باشد.

    چند جمله مهم

      ابن سینا
    من در میان موجودات از گاو خیلی می‌ترسم.
    زیرا عقل ندارد و شاخ هم دارد!

    نارسیس
    لشکر گوسفندان که توسط یک شیر اداره می‌شود،
    می‌تواند لشکر شیران را که توسط یک گوسفند اداره می‌شود، شکست دهد.


    جورج برنارد شاو
    مدتها پیش آموختم که نباید با خوک کشتی گرفت،
    خیلی کثیف می‌‌شوی و مهم‌تر آنکه خوک از این کار لذت می‌برد.


    مونتسکیو
    آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودی موفق میگردد
    ولی او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد
    و این مشکل است
    زیرا او دیگران را خوشبخت تر از انچه هستند تصور میکند.


    انیشتین
    دنیا جای خطرناکی برای زندگی است.
    نه به خاطر مردمان شرور،
    بلکه به خاطرکسانی که شرارتها را می بینند و کاری درمورد آن انجام نمی دهند.

    نلسون ماندلا
    بگذار عشق خاصیت تو باشد
    نه رابطه خاص تو با کسی......

    یادمان باشد بعضی هایمان شانس گفتن کلماتی را داریم که برخی دیگر حسرتش را
    مثل : بابا، مامان، پدربزرگ....

    آلبرت انیشتین
    مرد به این امید با زن ازدواج میکند که زن هیچگاه تغییر نکند ،
    زن به این امید با مرد ازدواج میکند که روزی مرد تغییر کند
    و همواره هر دو ناامید میشوند.

    ارسال از محسن

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: پنج شنبه 1 ارديبهشت 1390برچسب:,
  • جایزه پیدا کردن قاتل

    جنایت کاری که یک آدم را کشته بود، در حال فرار و آوارگی، با لباس ژنده و پر گرد و خاک و دست و صورت کثیف، خسته و کوفته ، به یک دهکده رسید.
    چند روزی چیزی نخورده و بسیار گرسنه بود.
    او جلوی مغازه میوه فروشی ایستاد و به پرتقال های بزرگ و تازه خیره شد.
    اما بی پول بود.
    بخاطر همین دو دل بود که پرتقال را به زور از میوه فروش بگیرد یا آن را گدائی کند.
    دستش توی جیبش تیغه چاقو را لمس می کرد که به یکباره پرتقالی را جلوی چمشش دید.
    بی اختیار چاقو را در جیب خود رها کرد و.... پرتقال را از دست مرد میوه فروش گرفت.
    میوه فروش گفت : بخور نوش جانت ، پول نمی خواهم
    سه روز بعد آدمکش فراری باز در جلو دکه میوه فروش ظاهر شد.
    این دفعه بی آنکه کلمه ای ادا کند ،صاحب دکه فوراً چند پرتقال را در دست او گذاشت، فراری دهان خود را باز کرده گوئی میخواست چیزی بگوید، ولی نهایتاً در سکوت پرتقال ها را خورد و با شتاب رفت.
    آخر شب صاحب دکه وقتی که بساط خود را جمع می کرد، صفحه اول یک روزنامه به چشمش خورد.
    میوه فروش مات و متحیر شد وقتی که عکس توی روزنامه را شناخت.
    عکس همان مردی بود که با لباسهای ژنده از او پرتقال مجانی میگرفت.
    زیر عکس او با حروف درشت نوشته بودند قاتل فراری و برای کسی که او را معرفی کند نیز مبلغی بعنوان جایزه تعیین کرده بودند.
    میوه فروش بلافاصله شماره پلیس را گرفت.
    پلیس ها چند روز متوالی در اطراف دکه در کمین بودند.
    سه چهار روز بعد مرد جنایتکار دوباره در دکه میوه فروشی ظاهر شد، با همان لباسی که در عکس روزنامه پوشیده بود.
    او به اطراف نگاه کرد، گوئی متوجه وضعیت غیر عادی شده بود.
    دکه دار و پلیس ها با کمال دقت جنایتکار فراری را زیر نظر داشتند.
    او ناگهان ایستاد و چاقویش را از جیب بیرون آورده و به زمین انداخت و با بالا نگهداشتن دو دست خود به راحتی وارد حلقه محاصره پلیس شده و بدون هیچ مقاومتی دستگیر گردید.
    موقعی که داشتند او را می بردند زیر گوش میوه فروش گفت : "آن روزنامه را من پیش تو گذاشتم، برو پشتش را بخوان".
    سپس لبخند زنان و با قیافه کاملاً راضی سوار ماشین پلیس شد.
    میوه فروش با شتاب آن روزنامه را بیرون آورد و در صفحه پشتش، چند سطر دست نویس را دید که نوشته بود : من دیگر از فرار خسته شدم از پرتقالت متشکرم .
    هنگامی که داشتم برای پایان دادن به زندگیم تصمیم میگرفتم، نیکدلی تو بود که بر من تاثیر گذاشت.
    بگذار جایزه پیدا کردن من ،جبران زحمات تو باشد !!!!

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: چهار شنبه 31 فروردين 1390برچسب:جایزه پیدا کردن قاتل,
  • 5 داستان كوتاه

    مردي در كنار رودخانه‌اي ايستاده بود.

    ناگهان صداي فريادي را ‌شنید و متوجه ‌شد كه كسي در حال غرق شدن است.

    فوراً به آب ‌پرید و او را نجات ‌داد...

    اما پيش از آن كه نفسي تازه كند فريادهاي ديگري را شنید و باز به آب ‌پرید و دو نفر ديگر را نجات ‌داد!

    اما پيش از اين كه حالش جا بيايد صداي چهار نفر ديگر را كه كمك مي‌خواستند ‌شنید ...!

    او تمام روز را صرف نجات افرادي ‌كرد كه در چنگال امواج خروشان گرفتار شده بودند ، غافل از اين كه چند قدمي بالاتر ديوانه‌اي مردم را يكي يكي به رودخانه مي‌انداخت...!


    ميگويند حدود ٧٠٠ سال پيش، در اصفهان مسجدي ميساختند.

    روز قبل از افتتاح مسجد، کارگرها و معماران جمع شده بودند و آخرين خرده کاري ها را انجام ميدادند.

    پيرزني از آنجا رد ميشد وقتي مسجد را ديد به يکي از کارگران گفت: فکر کنم يکي از مناره ها کمي کجه!

    کارگرها خنديدند. اما معمار که اين حرف را شنيد، سريع گفت : چوب بياوريد ! کارگر بياوريد ! چوب را به مناره تکيه بدهيد. فشار بدهيد. فششششششااااررر...!!!

    و مدام از پيرزن ميپرسيد: مادر، درست شد؟!!

    مدتي طول کشيد تا پيرزن گفت : بله ! درست شد !!! تشکر کرد و دعايي کرد و رفت...

    کارگرها حکمت اين کار بیهوده و فشار دادن مناره را پرسيدند ؟!

    معمار گفت : اگر اين پيرزن، راجع به کج بودن اين مناره با ديگران صحبت ميکرد و شايعه پا ميگرفت، اين مناره تا ابد کج ميماند و ديگر نميتوانستيم اثرات منفي اين شايعه را پاک کنيم...

    اين است که من گفتم در همين ابتدا جلوي آن را بگيرم !


    روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.

    اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!

    دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی !

    سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی !!!

    پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من  می توانم این کارها را انجام  دهم؟

    لقمان جواب داد :

    اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد .  

    اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است .  

    و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست...


    مردي براي اصلاح سر و صورتش به آرايشگاه رفت در بين کار گفت و گوي جالبي بين آنها در گرفت.
    آنها در مورد مطالب مختلفي صحبت کردندوقتي به موضوع خدا رسيد
    آرايشگر گفت: من باور نمي کنم که خدا وجود دارد.
    مشتري پرسيد: چرا باور نمي کني؟
    آرايشگر جواب داد: کافيست به خيابان بروي تا ببيني چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت اين همه مريض مي شدند؟ بچه هاي بي سرپرست پيدا ميشد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجي وجود داشت؟
    نمي توانم خداي مهرباني را تصور کنم که اجازه دهد اين همه درد و رنج و جود داشته باشد.
    مشتري لحظه اي فکر کرد اما جوابي نداد چون نمي خواست جر و بحث کند.
    آرايشگر کارش را تمام کرد و مشتري از مغازه بيرون رفت به محض اينکه از مغازه بيرون آمد مردي را ديد با موهاي بلند و کثيف و به هم تابيده و ريش اصلاح نکرده ظاهرش کثيف و به هم ريخته بود.
    مشتري برگشت و دوباره وارد آرايشگاه شد و به آرايشگر گفت:ميدوني چيه! به نظر من آرايشگرها هم وجود ندارند.
    آرايشگر گفت: چرا چنين حرفي ميزني؟ من اينجا هستم. من آرايشگرم.همين الان موهاي تو را کوتاه کردم.
    مشتري با اعتراض گفت: نه آرايشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هيچکس مثل مردي که بيرون است با موهاي بلند و کثيفو ريش اصلاح نکرده پيدا نمي شد.
    آرايشگر گفت: نه بابا! آرايشگرها وجود دارند موضوع اين است که مردم به ما مراجعه نميکنند.
    مشتري تاکيد کرد: دقيقا نکته همين است. خدا وجود دارد. فقط مردم به او مراجعه نميکنند و دنبالش نمي گردند.
    براي همين است که اين همه درد و رنج در دنيا وجود دارد.!


    از زرتشت پرسیدند زندگی خود را بر چه بنا كردی؟

    گفت : چهار اصل
    1- دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد پس آرام شدم
    2- دانستم كه خدا مرا میبیند پس حیا كردم
    3- دانستم كه كار مرا دیگری انجام نمی دهد پس تلاش كردم
    4- دانستم كه پایان كارم مرگ است پس مهیا شدم

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: چهار شنبه 31 فروردين 1390برچسب:,
  • نیمی از مردان به این بیماری جنسی مبتلا هستند!

     آیا می دانید این چه بیماری است که نیمی از مردان به آن مبتلا هستند؟
    نیمی از مردان تبخال تناسلی دارند

    در آمریکا، برزیل و مکزیک نیمی از مردان مبتلا به ویروس پاپیلوم انسانی هستند.
    طبق تحقیقی جدید که در مجله لانست منتشر شده است سالانه ۶ درصد از مردان به این ویروس آلوده می‌شوند و متاسفانه این ویروس می‌تواند عامل ابتلا به سرطان در زنان و مردان باشد.یکی از مسایلی که سبب شیوع ابتلا به این ویروس شده داشتن چند شریک جنسی است. بررسی‌ها نشان داده مردانی که بیش از ۵۰ شریک جنسی دارند ۵/۲ برابر سایر مردان به این بیماری دچار می‌شوند. نکته دیگر اینکه احتمال ابتلا در مردانی که شریک جنسی هم‌نوع دارند نیز ۶/۲ برابر سایر مردانی است که با هم‌نوع خود رابطه برقرار نمی‌کنند.

    تحقیقات نشان داده ۴۰ نوع ویروس VPH وجود دارد که از رابطه جنسی منتقل می‌شود ولی اکثر افرادی که به آن آلوده می‌شوند نشانه ابتلا ندارند و به مشکلی برخورد نمی‌کنند. در حال حاضر هیچ نوع آزمایشی برای تشخیص این ویروس وجود ندارد اما مردان ۹ تا ۲۶ ساله می‌توانند در مقابل آن خود را واکسینه کنند.

    استفاده از کاندوم در هر بار برقراری رابطه جنسی می‌تواند احتمال آلوده شدن به این ویروس را کاهش دهد اما بهترین کار محدود کردن شرکای جنسی است.

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: چهار شنبه 24 فروردين 1390برچسب:مجله پزشكي,مطالب آموزشي,ويروس vph,كاندوم,رابطه ي جنسي,,
  • www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMSwww.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

     

    www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

    www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

    www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

    www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

    www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

    www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

    www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

    www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: چهار شنبه 24 فروردين 1390برچسب:,
  • پیرزن ۷۵ ساله با یک بیل اينترنت سه كشور را قطع كرد

    اينترنت كل كشور ارمنستان روز گذشته به صورت غير عمدي توسط مادربزرگ گرجستاني 75 ساله‌اي براي چندين ساعت قطع شد. اين مادربزرگ گرجستاني زماني كه در جستجوي قطعات فرسوده فلزي در زير خاك بوده موفق به كشف كابل نوري ميان ارمنستان و گرجستان شده و با استفاده از يك بيل و به صورت غير عمدي اينترنت كل ارمنستان را براي چند ساعت دچار قطعي كامل كرده است. به گفته سخنگوي وزارت كشور گرجستان، اين پيرزن هنگامي كه در حال حفاري زمين براي يافتن فلزات فرسوده بوده، كابل نوري را يافته و با قطع كردن آن سعي در ربودن سيمهاي آن را داشته است. اين آسيب به اندازه اي شديد بوده است كه 90 درصد از كاربران ارمني براي 12 ساعت دسترسي خود را با اينترنت از دست دادند در حالي كه بخشهايي از گرجستان و آذربايجان نيز تحت تاثير اين قطعي اينترنت قرار گرفتند

     

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: سه شنبه 23 فروردين 1390برچسب:اينترنت,قطعي اينترنت,سرعت اينترنت,افزاريش سرعت اينترنت,,
  • بابک خرمدین (بر طبق بعضی اسناد از سال ۷۹۸ تا ۷۳۸ میلادی) رهبر اصلی شورشیان ایرانی خرمدین (که آئین آنها شاد زیستن است) که جنبشی محلی آزادی بخش برای سرنگونی خلیفه عباسی بود . به نظر می‌رسد آئین خرمدینان ترکیبی از ارتدکس و بهدین (دین خوب) زرتشت و شاخه‌ای از تفکر مزدکیسم باشد بابک ایرانی  از ناحیه آذربایجان، شمال غربی ایران شورید که افتخارات سیاسی برای ایرانیان در گذشته آورده‌است  شورش خرمدینان بابک در غرب و مرکز ایران گسترش یافت و بیش از ۲۰ سال طول کشید تا اینکه سرکوب شد .سالگرد او را مردمانی شامل ایرانی‌ها، آذربایجانی‌ها و تاجیک‌ها جشن می‌گیرند و گرامی می‌دارند.

    واقعا جای تاسف داره که مردم کشورمون هیچ چیز ازتاریخ کشور خودشون نمی دونن و بیشتر به تاریخ اسلام توجه دارند تا تاریخ ایران.

    بابک خرمدین دلاوری بود از اذربایجان  که هرگز تن به خفت نداد و با خلفای عباسی جنگید

    اما سرگذشت بابک
    تولد و جوانی

    بابک در روستای بلال‌آباد در حومه اردبیل به دنیا آمد. ، پدر بابک مِرداس از اهالی تیسفون ، پایتخت ساسانیان ، بود که به آذربایجان مهاجرت کرده بود. مادر او ماه‌رو نام داشت که اهل آذربایجان بود.

    در کتاب البدء والتاریخ که مأخوذ از کتاب اخبار بابک است آمده است که جاویدان بن سُهْرَک رئیس جاویدانیّه  در مسیر بازگشت از زنجان در دهِ بلال آباد در منزل مادر بابک توقف می‌کند. به سبب کاردانی بابک جاویدان از بابک خوشش می‌آید و با اجازه مادرش او را همراه خود می‌برد و او را سرپرست اموال و املاک خود سازد.  مدتی پس از آنکه بابک در خدمت جاویدان بسر می‌برد، جاویدان بر اثر زخمی از دنیا می‌رود ویا کمک همسر جاوید بابک جانشین جاویدان میشود و رهبری خرمدینان رو بر عهده می گیرد.

    البته براس سال تولد بابک دو نقل وجود دارد یکی 174 خورشید و دیگری 177 خورشیدی


    جنبش خرمدینان

    بابک مدتی پس از آنکه به جانشینی جاویدان درآمد،  یعنی در سال ۱۹۵ هجری خورشیدی، همزمان با خلافت مأمون خلیفه عباسی در شمال آرتاویل (اردبیل کنونی) علیه عباسیون قیام کرد. او با همسایگان ارمنی خود متحد گردید و توانست حمایت امپراتور بیزانس تئوفیلوس را بدست آورد. هدف نهایی بابک اتحاد مجدد ایران و رهایی ایران از قید خلفای عباسی بود. بابک پیرو آیینی بود که آمیخته‌ای از آیین زرتشتی و مزدکی بود. او و پیروان او معتقد بودند که ابومسلم نمرده است و او منجی است که روزی دوباره بازخواهد گشت و عدالت را در جهان برقرار خواهد کرد. قیام بابک نزدیک به بیست سال طول کشید. بابک زمانی شکست خورد که متحد پیشین او افشین به او خیانت کرد. با شکست بابک و دستگیری او بسیاری از خرمدینان به امپراتوری بیزانس پناهنده شدند و پیروان او بعدها در سایر مذاهب اسلامی حل گردیدند و می‌توان گفت که قیام خرم‌دینان عملاً آخرین جنبش بزرگ و سازمان یافته احیای دینی ایران پیش از اسلام بود.

    اسارت و مرگ

    سرانجام به سبب خیانتی که حاکم ارمنستان به بابک کرد او دستگیر شد و در بند افشین زندانی شد وسپس به بغداد برده شد وبه عباسیان تحویل داده شد که انطوری که در تاریخ نقل شده دستگیری بابک برای عباسیان به ارزو تبدیل شده بود .

    او در ۱۷ دی ۲۱۶ هجری خورشیدی ، به‌دستور معتصم بالله کشته‌شد. ابتدا دست و پای وی را به‌تدریج قطع کردند. سپس جنازه مثله شده اش را در شهر سامرا بر سر دار کشیدند. بعضی منابع مانند خواجه نظام الملک طوسی در کتاب سیاست‌نامه نقل می‌کنند که در هنگامی که دست اول بابک را می‌بریدند. بابک صورتش را با دست دیگرش به خون آلوده می‌کرد. وقتی معتصم علت آنرا پرسید. بابک پاسخ داد کهخونریزی باعث رنگ پریدگی صورت می‌شود من صورتم را خونین می‌کنم که کسی گمان نکند که بابک ترسی به دل راه داده است.

    نکته اخر:هر سال دومین جمعه تیر ماه مراسمی درقلعه بابک واقع در شهرستان کلیبر استان آذربایجان شرقی به پاس بزرگداشت این اسطوره ملی برگزار می شود که میلیون ها دوست دار بابک خرمدین در این مراسم شرکت می کنند

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: جمعه 19 فروردين 1390برچسب:بابك,قلعه بابك,جنبش آذري,جنبش خرمدينان,ترك اوغلي,turk,ستارخان,
  • در حين تماشاي يك سريال ایرانی چه سوالاتي پيش مي‌آيد؟


    يكي از جذابيت‌هاي انكارناشدني تلويزيون كشورمان، نقش‌آفريني بانوان ايراني در سريال‌هايي‌ست كه جداي از ساختار نامناسب و مفاهيم پيش‌پا افتاده، مشكل حاد ديگري ندارند. حتما شما هم در اين فيلم‌ها و سريال‌ها ديده‌ايد كه زن‌هاي ايراني در خانه‌هاي خود با چه سر و وضعي به رختخواب مي‌روند و يا از خواب بيدار مي‌شوند؛ البته اعتراف مي‌كنيم كه مردها هم در در اين فيلم‌ها و سريال‌ها خيلي راحت‌تر از خانم‌ها نيستند. با اين اوصاف شما فكر مي‌كنيد براي بچه‌هاي امروزي كه از كنجكاوي زياد رنج مي‌برند، در حين تماشاي يك سريال چه سوالاتي پيش مي‌آيد؟

     

    «بابا جون؟»
    «جونم بابا جون؟»
    «اين خانمه چرا با مانتو خوابيده؟»
    «خب... خب... خب حتما اين‌جوري راحت‌تره دخترم.»
    «يعني با لباس راحتي سختشه؟»
    «آره ديگه، بعضي‌ها با لباس راحتي سختشونه!»
    «پس چرا اسمشو گذاشتن لباس راحتي؟»
    «.......هيس بابايي، دارم فيلم مي‌بينم.»
    « باباجون، كم آوردي؟!»
    «نه عزيزم، من كم بيارم؟ اصلا هر سوالي داري بپرس تا جواب بدم.»
    «خب راستشو بگو چرا اين خانمه با مانتو خوابيده بود.»
    «چون خانم خوبيه و حجابشو رعايت مي‌كنه.»
    «آهان، پس يعني مامان من خانم بديه؟»
    «نه دخترم، مامان تو هم خانم خوبيه.»
    پس چرا بدون مانتو مي‌خوابه؟»
    «خب مامانت اين‌جوري راحت‌تره.»
    «اون آقاهه هم چون مي‌خواسته حجابشو رعايت كنه با كت و شلوار خوابيده بود؟»
    «نه عزيزم، اون چون خسته بود با لباس خوابش برد.»
    «پس چرا خانمش كه خيلي هم خانم خوبيه بهش كمك نكرد لباسشو در بياره؟!»
    «چون مي‌خواست شوهرش روي پاهاي خودش بايسته.»
    «واسه همينه كه شما نمي‌تونيد روي پاهاي خودتون بايستيد؟»
    «عزيزم مگه تو فردا مدرسه نداري؟»
    «داري مي‌پيچوني؟»
    «نه قربونت برم عزيزم، اما يه بچه خوب كه وسط فيلم اين‌قدر سوال نمي‌پرسه؛ باشه عسل بابا؟»
    «اما من هنوز قانع نشدم.»
    «توي اين يك مورد به مامانت رفتي؛ خب بپرس عزيزم.»
    «چرا باباها توي تلويزيون هميشه روي مبل مي‌خوابن؟»
    «واسه اينكه تخت‌خوابشون كوچيكه، دو نفري جا نمي‌شن.»
    «خب چرا يه تخت بزرگتر نمي‌خرن؟»
    «لابد پول ندارن ديگه.»
    «پس چرا اينا دوتا ماشين دارن، ما ماشين نداريم؟»
    «چون ماشين باعث آلودگي هوا مي‌شه، ما نخريديم عزيزم.»
    «آهان، يعني آدما نمي‌تونن هم‌زمان دوتا كار خوب رو با هم انجام بدن؛ اون آقاهه و خانومه كه حجابشون رو رعايت مي‌كنن، باعث آلودگي هوا مي‌شن، شما و مامان كه باعث آلودگي هوا نمي‌شين حجابتون رو رعايت نمي‌كنين؛ درست گفتم بابايي؟»
    «آره دخترم، اصلا همين چيزيه كه تو مي‌گي، حالا مي‌شه من فيلم ببينم؟»
    «باشه، ببين بابايي اما تحت تاثير اين فيلم‌ها قرار نگيري بري ماشين بخري‌ها، به جاش برو به مامان ياد بده حجابشو موقع خواب رعايت كنه كه تو اين‌قدر موقع جواب دادن به سوالاتم خجالت نكشي

    داستان کوتاه

    روزي خانمي سخني را بر زبان آورد كه مورد رنجش خاطر بهترين دوستش شد ، او بلافاصله از گفته خود پشيمان شده و بدنبال راه چاره اي گشت كه بتواند دل دوستش را بدست آورده و كدورت حاصله را برطرف كند.

    او در تلاش خود براي جبران آن ، نزد پيرزن خردمند شهر شتافت و پس از شرح ماجرا ،‌ از وي مشورت خواست ...
    پيرزن با دقت و حوصله فراوان به گفته هاي آن خانم گوش داد و پس از مدتي انديشه ، چنين گفت : تو براي جبران سخنانت لازمست كه دو كار انجام دهي و اولين آن فوق العاده سختتر از دوميست .

    خانم جوان با شوق فراوان از او خواست كه راه حلها را برايش شرح دهد .

    پيرزن خردمند ادامه داد : امشب بهترين بالش پري را كه داري ، ‌برداشته و سوراخی در آن ايجاد ميكني ،‌ سپس از خانه بيرون آمده و شروع به قدم زدن در كوچه و محلات اطراف خانه ات ميكني و در آستانه درب منازل هر يك از همسايگان و دوستان و بستگانت كه رسيدي ،‌ مقداری پر از داخل بالش درآورده و به آرامي آنجا قرار ميدهي .
    بايستي دقت كني كه اين كار را تا قبل از طلوع آفتاب فردا صبح تمام كرده و نزد من برگردي تا دومين مرحله را توضيح دهم ...!

    خانم جوان بسرعت به سمت خانه اش شتافت و پس از اتمام كارهاي روزمره خانه ، شب هنگام شروع به انجام كار طاقت فرسائي كرد كه آن پيرزن پيشنهاد نموده بود .
    او با رنج و زحمت فراوان و در دل تاريكي شهر و در هواي سرد و سوزناكي كه انگشتانش از فرط آن ، يخ زده بودند ، توانست كارش را به انجام رسانده و درست هنگام طلوع آفتاب به نزد آن پيرزن خردمند بازگشت ...

    خانم جوان با اينكه بشدت احساس خستگي ميكرد ، اما آسوده خاطر شده بود كه تلاشش به نتيجه رسيده و با خشنودي گفت  :‌بالش كاملا خالي شده است !

    پيرزن پاسخ داد : حال براي انجام مرحله دوم ، بازگرد و بالش خود را مجددا از آن پرها ،‌ پر كن ، تا همه چيز به حالت اولش برگردد !!!

    خانم جوان با سرآسيمگي گفت : اما ميدونيد اين امر كاملا غير ممكنه ! باد بيشتر آن پرها را از محلي كه قرارشان داده ام ،‌ پراكنده است ، ‌قطعا هرچقدر هم تلاش كنم ، ‌دوباره همه چيز مثل اول نخواهد شد !

    پيرزن با كلامي تامل برانگيز گفت : كاملا درسته !
    هرگز فراموش نكن كلماتي كه بكار ميبري همچون پرهائيست كه در مسير باد قرار ميگيرند .
    آگاه باش كه فارغ از ميزان صمميت و صداقت گفتارت ، ديگر آن سخنان به دهان بازنخواهند گشت ، بنابراين در حضور كساني كه به آنها عشق ميورزي ،‌ كلماتت را خوب انتخاب كن...

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: سه شنبه 16 فروردين 1390برچسب:,
  • همه چيز در مورد شمس تبريزي

    شمس الدين محمد پسر علي پسر ملک داد تبريزي از عارفان مشهور قرن هفتم هجري است، که مولانا جلال الدين بلخي مجذوب او شده و بيشتر غزليات خود را بنام وي سروده است. از جزئيات احوالش اطلاعي در دست نيست؛ همين قدر پيداست که از پيشوايان بزرگ تصوف در عصر خود در آذربايجان و آسياي صغير و از خلفاي رکن الدين سجاسي و پيرو طريقه ضياءالدين ابوالنجيب سهروردي بوده است.  برخي ديگر وي را مريد شيخ ابوبکر سلمه باف تبريزي و بعضي مريد باباکمال خجندي دانسته اند. در هر حال سفر بسيار کرده و هميشه نمد سياه مي پوشيده و همه جا در کاروانسرا فرود مي آمد و در بغداد با اوحدالدين کرماني و نيز با فخر الدين عراقي ديدار کرده است. در سال 642 هجري وارد قونيه شده و در خانه شکرريزان فرود آمده و در آن زمان مولانا جلال الدين که فقيه و مفتي شهر بوده به ديدار وي رسيده و مجذوب او شد.  در سال 645 هجري شبي که با مولانا خلوت کرده بود، کسي به او اشارت کرد و برخاست و به مولانا گفت مرا براي کشتن مي خواهند؛ و چون بيرون رفت، هفت تن که در کمين ايستاده بودند با کارد به او حمله بردند و وي چنان نعره زد که آن هفت تن بي هوش شدند و يکي از ايشان علاءالدين محمد پسر مولانا بود و چون آن کسان به هوش آمدند از شمس الدين جز چند قطره خون اثري نيافتند و از آن روز ديگر ناپديد شد. درباره ناپديد شدن وي توجيهات ديگر هم کرده اند.  به گفته فريدون سپهسالار، شمس تبريزي جامه بازرگانان مي پوشيد و در هر شهري که وارد مي شد مانند بازرگانان در کاروانسراها منزل مي کرد و قفل بزرگي بر در حجره ميزد، چنانکه گويي کالاي گرانبهايي در اندرون آن است و حال آنکه آنجا حصير پاره اي بيش نبود. روزگار خود را به رياضت و جهانگردي مي گذاشت. گاهي در يکي از شهرها به مکتبداري مي پرداخت و زماني ديگر شلوار بند ميبافت و از درآمد آن زندگي ميکرد.

    دانلود ديوان شمس و بقيه مطلب در ادامه مطلب

    .: ادامه مطلب :.
  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: سه شنبه 16 فروردين 1390برچسب:شمس تبريزي,
  • تبعض.تبعیض.تبعیض

    چرا وقتی با آوردن نام خليج عرب در زير اصطلاح خليج فارس و آنهم در داخل پرانتز در يكي از مجلات جغرافيايي كشورهاي غربي، اين مسئله به اصلي ترين موضوع يك كشور اسلامي و اخبار و رسانه هاي آن تبديل مي شود و بهانه اي براي توهين به مسلمانان عرب هموطن و خارج كه در چهار سمت خليج فارس ساكن هستند و حتي شوراي عالي انقلاب فرهنگي در اين مورد موضع گيري كرده و روزي را به نام خليج فارس براي ثبت در تقويم رسمي كشور تصويب مي نمايد و نمايشگاه هاي متعدد فرهنگي و هنري توسط وزارت خانه هاي مختلف از جمله ارشاد، امور خارجه براي ثبت نام خليج فارس برگزار مي گردد و ...

     

    یکی نیست بپرسه هویت ما ترکها و قومیت های دیگر ایران  به اندازه نام خليج فارس براي مسئولان كشور، سازمان هاي فرهنگي، سياسي و امنيتي اهميت ندارد كه به آن اعتراض كرده و مانع تكرار آن در آينده حداقل از جانب دستگاه هاي دولتي و بهره گيران از بودجه ملي باشند؟


     

    چندتا سوال دیگه ...

     

    چرا فرهنگستان زبان و ادب فارسي كه به ناحق بر خلاف عدالت و مساوات اسلامي بر سرنوشت زبان هاي رايج در ايران مسلط شده و فقط و فقط بودجه خود را علاوه بر احياي زبان فارسي كه تنها يكي از زبان هاي ايران است، صرف ضديت با زبان تركي و تخريب آن و تغيير و تحريف نام هاي تركي اماكن جغرافيايي، كه نمونه اخير آن تبديل نام جزاير درياچه اورميه به فارسي است، مي نمايد؟!

    چگونه است كه در يك كشور اسلامي رفتن به قلعه بابك در آذربايجان حرام باشد؟؟؟بابكی که مدافع سرزمين خويش و انواع دلاوری و رشادت ها بوده ، ملحد و ضددين معرفي مي گردد؟؟؟

    ولي رفتن به تخت جمشيد و زيارت قبر كوروش و داريوش آتش پرست و لواط کار، كه تمام ملتهاي همسايه را به بند و تسخير میكشيدند و خود به ازدواج خواهر و مادر و محارم ديگر مي پرداخته اند، تبليغ و ترغيب مي شود و هزينه هاي سرسام آوري از بودجه كشورهاي اسلامي به تبليغ و مرمت آنها اختصاص داده مي شود به طوري كه حتي يكي از كانديداهاي رياست جمهوري نيز سفر تبليغاتي خود را از آنجا شروع و مراسم سوگند تبليغاتي در آنجا برگزار مي نمايد.

    ؟؟؟


     آيا اين اقدامات خلاف اصول صريح قرآن كريم (( ان اكرمكم عندالله اتقيكم)) و فرمايش بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران كه مي فرمايد: (( در اسلام ملي گرايي نيست)) نيست؟!

    رژيم منحوس پهلوي ، خبرگزاري رسمي شاهنشاهي كه ((پارس)) ناميده مي شد سقوط کرد و جاي خود را به خبر گزاري ((جمهوري اسلامي )) داده...
    چرا عده اي در نظام مقدس جمهوري اسلامي مي خواهند بعد از گذشت ربع قرن از انقلاب شكوهمند اسلامي، اين نظام را دوباره به سوي آپارتايد، ملي گرايي فارس، نژادپرستي و باستان گرايي آريايي و در يك كلام
    جمهوري فارس – آريايي پیش ببرند!

     

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: سه شنبه 16 فروردين 1398برچسب:درياچه اروميه,urmia lake,اورمو گولي,,
  • نقل و انتقالات باشگاه تراكتور

     

    وارد شده

    احسان حاج صفى

    هافبک (مشمول)

    فردین عابدینی

    مدافع (مشمول)

    مسعود ابراهیم زاده

    مهاجم (مشمول)

    سیاوش اکبرپور

    مهاجم (لیگ برتر)

    احمد آل نعمه

    مدافع (لیگ برتر)

    رودریگو توزی

    مهاجم (بازیکن خارجی)

    اشپیتم آرفی

    مهاجم (خارجی+لیگ برتر)

    امیرحسین صادقی

    مدافع (لیگ برتر)

    فرزاد آشوبی

    هافبک (لیگ برتر)

    خارج شده

    كرار جاسم

    هافبك

    لئوناردو پيمنتا

    هافبك

    علو ترائوره

    مدافع

    مجتبی ترشیز

    مدافع

    محمد نصرتی

    مدافع

    آندرانیک تیموریان

    هافبک

    علیرضا جلیلی

    هافبک

    شستن هواپيما در آمريكا و ايران

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    و اما ...

     

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: دو شنبه 15 فروردين 1390برچسب:ايران و امريكا,مشكل هواپيماي ايران,توپولف,,
  • معني اسامي تركي آذري

    توراج :نوعی پرنده از تیرۀ ماکیان شبیه به مرغ باگوشت بسیار لذیذ

    تویقو(دویغو):احساس ،عاطفه ،درک*

    توران :نامی بود که ایرانیان باستان به محل زندگی وسرزمین ترکهانسبت دادند ،زیستگاه ترکها *

    تورانلی : اهل توران زمین،ترک *

    تورک تَن :از جمعیت وتبار ترکها*

    تورمَن :مرغوب وبا کیفیت ،اعلا*

    تورناز:دخترترک ونازدار تولین :آنکه بسیار ظریف دیده می شود، آینه

    توماقان :گل نیلوفر

    تونا :نام ترکی رود« دونای» که پس از رود وولگا واقع در اروپا طولانی ترین محسوب می شود*

    جئیران : غزال ،آهو

    جان ایپک : آنکه روح وقلبش همچون ابریشم لطیف وظریف است

    جان سِئل :متعلّق به روح وجان ،زنده وجاندار

    جان سونار:کسیکه جان ودلش رادر تَبَق اخلاص گذارد ،آنکه از جانش نیزدریغ نورزد

    جان سوی : آنکه از تبارنیاکانی نیکو وقدرتمند باشد *

    جان شَن : مسرور وبانشاط ،خوشبخت ، خوشحال وسرزنده

    جَرَن :جیران،گوزن ماده،کاربرداین نام بصورت «جَران »نیزدیده می شود

    جیلوه لی :باناز وغمزه ،آنکه عشوه وکرشمه کند

    جیلوه ناز : نازنین ،دارای ناز وغمزه ،عشوه گر

    چئچئن: زیبا،برازنده وخوشایند*

    چاغداش :معاصر، هم عصر، زندگی کردن در یک برهۀ زمانی واحد *

    چاغری : شاهین شکاری ،طرلان؛ دعوت کردن ،بیانیه ،فراخواندن *

    چاغلار :آبشار، آبی که جوشان وهمراه باغلیان وکف جاری گردد *

    چاغلایان : آبشار،آبشار مصنوعی ،آب یارودی که از یک مکان مرتفع سرازیر گردد *

    چاقیر : نام مخلوط با خاکستری ،پرنده شاهین تند وتیزودرشت *

    چایلان :ماسه زار ،ریگزار *

    چلنگ : حلقه گل ، تاج طلایی یانقره ای

    چولپان : ستارۀ زهریاناهید،ونوس *

    چیچک :شکوفه ، گلهای گیاهان ودرختان که دارای رنگها ورایحه های متنوّعند

     

    بقيه در ادامه مطلب

    .: ادامه مطلب :.
  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: دو شنبه 15 فروردين 1390برچسب:اسم تركي,اسم آذري,معني اسما,معني اسم ها,معني اسم هاي آذري,,
  • دانستنی های جدید

    آیا میدانید:  ۱۳۰۰ کره زمین در سیاره مشتری جای می گیرد .

    آیا میدانید: رود دجله به خلیج فارس میریزد.

    آیا میدانید:  ۸۵% گیاهان در اقیانوسها رشد میکنند .

    آیا میدانید:  اولین تمبر جهان در سال ۱۸۴۰ در انگلستان به چاپ رسید

    آیا میدانید:  سریعترین پرنده شاهین است و میتواند با سرعت ۲۰۰ کیلومتر در ساعت پرواز کند

    آیا میدانید:  اولین اتوموبیل را مظفرالدین شاه قاجار وارد ایران کرد

    آیا میدانید:  قدرت بینایی جغد ۸۲ برابر قدرت دید انسان است

    آیا میدانید:  در شیلی منطقه ی وجود دارد که هزاران سال است در آن باران نباریده است

    آیا میدانید: هر ۵۰ ثانیه یک نفر در دنیا به بیماری ایدز مبتلا میشود

    آیا میدانید:  وزن اسکلت انسان بالغ سیزده تا پانزده کیلوگرم است

    آیا میدانید:  خرس قطبی هنگامی که روی دو پا می ایستد حدود سه متر است

    آیا میدانید: زرافه میتواند با زبانش گوشهایش را تمیز کند

    آیا میدانید: خرگوش و طوطی تنها حیواناتی هستند که می توانند بدون برگشتن اشیاء پشت سر خود را ببینند

    آیا میدانید:  هر یک لیتر بنزین معادل بیســــــــت و سه و نیم تــــــــن گیاهان مدفون شده در قرنها پیش است

    آیا میدانید:  زرافه تار صوتی ندارد و لال است و نمیتواند هیچ صدایی از خود در آورد

    آیا میدانید:  موشهای صحرایی چنان سریع تکثیر پیدا میکنند ،که در عرض هجده ماه دو موش صحرایی قادرند یک میلیون فرزند داشته باشند .

    آیا میدانید:  جنین بعد از هفته هفدهم خواب هم میتواند ببیند .

    آیا میدانید:  گربه و سگ هر کدام پنج گروه خونی دارند و انسان چهار گروه .

    آیا میدانید:  روباهها همه چیز را خاکستری میبینند .

    آیا میدانید:  اسبها در مقابل گاز اشک آور مصون اند .

    آیا میدانید:  خورشید روزانه معادل صد و بیست و شش هزار میلیارد اسب بخارانرژی به زمین می فرستد

    آیا میدانید:  گرده گل هرگز فاسد نمی شود و از محدود مواد طبیعی است که تا زمان نا محدودی باقی می ماند

    آیا میدانید:  حس بویایی خرس تقریبا صد برابر قوی تر از انسان است

    آیا میدانید:  تا قرن پنجم میلادی متوسط عمر مردم اروپا از سی سال فراتر نمی رفتآیا میدانید: مغز فیزیکدان نابغه، آلبرت اینشتین پانزده درصد از حجم مغز انسان عادی بزرگتر بود

    آیا میدانید: تنها چیزی که در اسید حل نمی شود الماس است و فقط خیلی زیاد آن را از بین می برد

    آیا میدانید:  هنگام صحبت برای بیا ن هر کلمه هفتاد و دو ماهیچه به کار گرفته می شود

    آیا میدانید:  اگر تکثیر باکتری تا بیست و چهار ساعت ادامه یابد ، توده دو تنی از یک باکتری بوجود می آید

    آیا میدانید: یک میلیون سیاره به اندازه زمین در خورشید جای می گیرد

    آیا میدانید:  خرسها موجوداتی چپ دست هستند

    آيا ميدانيد:  آلباتوس که یک نوع مرغ دریایی ست بلندترین بالها را دارد فاصله دو نوک بالهای او تا دو متر میرسد و درضمن آنها می توانند در حال پرواز بخوابند

    آیا میدانید: کوه قره قوروم در هند بعد از کوه هیمالیا با تفاضل دویست و سه و هفت متر بلندترین کوه دنیا میباشد

    آیا میدانید: هر ساله حدود پانصد شهاب سنگ نسبتا” بزرگ به زمین برخورد می کند

    آیا میدانید: ۱۷ هزار نوع زنبور در جهان شناسایی شده است

    آیا میدانید:  بلندی شترمرغ به دو متر و نیم و وزنش به ۹۰ کیلو میرسد

    آیا میدانید:  لاکپشت در بین جانوران جهان، طولانی ترین عمر را دارد و ممکن است تا۱۵۰سال عمر کند

    آیا میدانید:  باز مهاجر، یا عقاب اردکی، تیز پروازترین پرنده است آنها می تواند دقیقه ای چهار تا هشت کیلومتر پرواز کند

    آیا میدانید:  اگر زنی به کوررنگی مبتلا باشد، فرزندان پسر اوکوررنگ میشوند

    آیا میدانید: کوههای آلپ در سال حدود یک سانتیمتر بلند میشوند

    آیا میدانید:  همه نوزادان میگو نر متولد می شوند و بعد از چند هفته بخشی از نوزادان به ماده تبدیل می شوند

    آیا میدانید: وزن کوه یخی متوسط الحجم بیست میلیون تن است

    آیا میدانید: حس بویایی انسان قادر به دریافت وتشخیص ده هزار بوی متفاوت است

    آیا میدانید: یک قطره آب دارای یک صد میلیارد اتم است

    آیا میدانید:  تعداد افرادی که سالانه از نیش زنبور میمیرند بیشتر از کسانی است که سالانه از نیش مار میمیرند

    آیا میدانید:  زرافه ايستاده وضع حمل می کند و نوزادش از فاصله ۱۸۰ سانتی متری به زمین میافتد .

  • نوشته : AYHAN
  • تاريخ: جمعه 12 فروردين 1390برچسب:دانستني ها,آيا ميدانيد,مطالب جال,خواندني ترين ها,باورنكردني,,

  • traxtoor

    AYHAN

    traxtoor

    http://traxtoor.loxblog.com

    Azərbaycan-Traxtor

    بالاخره بعد از مدتی علت درس نخوندن دانشجویان کشف شد

    Azərbaycan-Traxtor

    خوشبختي داشتن دوست داشتني ها نيست. خوشبختي دوست داشتن داشتني ها است. وبلاگ رسمي تراكتور سازي تبريز

    Azərbaycan-Traxtor

    صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

    وبلاگicon